آهی سرشار از حسرت
جمعه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۴، ۰۹:۳۰ ق.ظ
گاهی میخواهی از تمام خستگی های روزانه رها شوی و بنشینی فقط حسرت لحظه هایی را که از دست دادی بخوری. اما حتی فرصتی برای حسرت خوردن نمانده است. اما باز هم باید قیام کرد و لحظه ای را برای خدا خواند و برای خدا نوشت. و تو حتما باید بنویسی.
رفتم که خار از پا کشم
محمل ز چشمم دور شد
یک لحظه من غافل شدم
یک عمر راهم دور شد
حتما گوش کنید
۹۴/۱۱/۳۰
سلام و ادب
ممنون از لطف شما
خیلی وبلاگ خوبی دارین
خدا خیرتون بده ان شاء الله