همیشه یک سؤال ذهنم رو به خودش مشغول کرده بود. اینکه آیا کسانی که ندای جدایی دین از سیاست رو فریاد می زنند دلیل منطقی و علمی هم دارند؟! چرا می خواهند روحانیت در عرصه سیاست ورود پیدا نکند؟! آیا به خاطر پالایش سیستم روحانیت این حرف رو می زنند یا به خاطر در خطر بودن منافع شخصی شون؟! با خودم می گفتم ما این همه دلیل و منطق برای اثبات دین و ورود در عرصه های اجتماعی داریم، آیا ایشان براستی این دلایل رو نمی بینند؟!!!
اما پاسخم رو گرفتم. پس از اعلام نتایج غیر رسمی انتخابات دیدم همان افراد آنچنان از بعضی از روحانیونی که در عرصه سیاست ورود پیداکرده اند حمایت می کنند که انسان یاد ضرب المثل زیر میفته که «قسم روباره رو باور کنم یا دم خروس رو»