به عنوان یک انسان در قرن بیست و یکم از حرف های سست و بی مبنا بیزارم. از حرف هایی که منطق و عقلانیتم را زیر سؤال می برد بیزارم. من در عصر تکنولوژی زیست می کنم و نفس می کشم و خوب می دانم که بشر اگر تمام قله های مادی را هم فتح کند باز هم نخواهد توانست مفهوم حقیقی آرامش را درک کند. او فقط زمانی میتواند گوهر آرامش را بچشد که خود را با معنویات گره بزند.
امروزه معنویت های خود ساخته بازار خوبی برای انسان های خودخواه و خود بین باز کرده. در میان این همه بازار من به خدا اعتماد می کنم. خدایی که رسولان او مجسمه اخلاق و کرامت و خوبی ها بودند و هستند. خدایی که دین او نه فقط برای امورات فردی من، که حتی برای زندگی اجتماعی من هم برنامه های خوب و منسجم ارائه کرده است. دین اسلام را می ستایم نه از آن جهت که فقط یه سری دستور های اخلاقی را بناکرده بلکه از آن جهت که خدای بزرگ همه جوانب زندگی مرا در نظر گرفته و بهترین برنامه ها را به دست من داده تا من طعم شیرین آرامش را بچشم