رو کردم به ایشون و گفتم: آقا فکر نمی کنین تو این جلسه عمومی ممکنه مأمورای ساواک هم باشن. شاید صحیح نباشه اینقده صریح صحبت بکنین!
رو کرد به من و گفت: اگه ما این حرف ها رو نگیم باید بریم بمیریم
منبع: کتاب هم حسینی بود هم بهشتی
رو کردم به ایشون و گفتم: آقا فکر نمی کنین تو این جلسه عمومی ممکنه مأمورای ساواک هم باشن. شاید صحیح نباشه اینقده صریح صحبت بکنین!
رو کرد به من و گفت: اگه ما این حرف ها رو نگیم باید بریم بمیریم
منبع: کتاب هم حسینی بود هم بهشتی
شده بود کار هر روز سید. از اون چهار راه می رفت. فقط به خاطر اون نوجوون. نوجوونی که هر روز، روزنامه مجاهدین خلق رو می گرفت دستش و بلند می گفت:« خیانت های بهشت!، خیانت های بهشتی!» و بهشتی می گفت:
چه نوجوان با همتی! چقدر در مسیر خود جدی است!
منبع: کتاب هم حسینی بود هم بهشتی
من در عجبم با همه نامی که تو داری
این خلق چرا نام تو گمنام نهادند