در راه حق تردید چرا؟
نمی دانم چرا این روزها هوای تاریخ زیاد به سرم می زند. شاید به خاطر این باشد که این روز ها روزهای تاریخی هستند. شاید به خاطر این باشد که تا کسی از بهمن ماه می گوید ذهنم هزار و یک جا می رود. تاریخ به من آموخت که محمد رضا پهلوی هم مخالفینی داشت. و پس از او امام خمینی هم خالفینی داشت. و هم اکنون رهبری هم مخالفینی دارد. به فروید و دکارت و هگل که می نگرم مخالفین سرسختشان را هم می بینم. و در مقابل به ملاصدرا هم که نگاه مکنم مخالفین از جنس همان سرسخت بدجور مشاهده می کنیم. بگذار راحت تر بگویم همیشه در مقابل حق و حقیقت دشمنان سرسختی ایستاده اند که نه از سر دلسوزی بلکه از سر لجاجت و نامردی به مخالفت می ایستند.
دوست عزیز هیچگاه به خاطر این و آن مسیر خودت را عوض نکن. اگر میبینی راهی که می روی درست است پس بدون تردید مسیرت را ادامه بده. این و آن می خواهند من و تو، هر لحظه با آهنگ ایشان بنوازیم.
اگر حقیقتا مسیرت را با استدلال و منطق انتخاب کرده ای دیگر تردید و دو دلی برای چه؟