پایگاه اینترنتی بهروز دلاور

پایگاه اینترنتی بهروز دلاور

سلامی گرم به دلهای پاک تمامی کسانی که می خواهند قدم در راه شناخت حقیقت گذارند
طلبه ای هستم از دیار حوزه علمیه
می خواهید مرا بشناسید، گزینه «درباره من» در بالای صفحه را بزنید.
با آرزوی موفقیت و پیروزی در تمامی لحظه های زندگی برای شما همسفر محترم

چه حس زیبایی است وقتی که تو تمام سختی های زندگی یه پشتیبان محکمی داری. اون لحظه ای که مشکلات زندگی مثل تار عنکبوت به دور و برت تنیده میشن و هیچ کس نیست که کمکت کنه و تو، فقط میگی خدا.

خدایی که آرامش لحظه های تنهائیه........ خدایی که روزی هر آدمی رو از همون ثانیه اول تولد بهش عنایت میکنه........ خدایی که من و تو رو بیشتر از هر کسی دوست داره و هیچ منتی برا دوست داشتنش نمیذاره........ آره همون خدایی که وقتی من و تو حواسمون نیست یه خطایی ازمون سر میزنه میریم سراغش و میگیم خدایا ببخشید دیگه مرتکب این گناه نمیشم.!!!!.......

شبهه: مثل اینکه بعضی ها میخوان خدا رو ازمون بگیرن، میخوان ما رو از خدا دور کنند. میگه اگه خدا هست پس چرا دیده نمیشه؟ اگه خدا هست پس چرا لمس نمیشه؟ اگه خدا هست چرا صداش رو نمیشنوی؟ چرا موجودی رو که با هیچکدام از حواس پنجگانه قابل درک نیست، می پرستید؟ چرا توهم برتون داشته و خدایی رو که نیست عبادت می کنید؟

خواستگاه این شبهه:

گویندگان این دیدگاه مادیونی هستند که معتقدند که هر چه در این دنیا هست فقط ماده هست و جز این هیچ نیست. بدین معنا که میگویند اگر میخواهی بدانی که چه حقایقی در این عالم وجود دارد باید ببینی آیا آن مسائلی که به آن اعتقاد داری با حواس پنجگانه قابل درک هستند یا خیر. اگر قابل درک بودند حقیقت دارد و درست است و گرنه توهماتی بیش نیست. اینها قائلند که هیچ چیز معنوی در این عالم وجود ندارد و خدا را هم به عنوان یک موجود معنوی نمی توان درک کرد.

اما پاسخ:

بهترین پاسخی که در ابتدا به قائلین این شبهه میتونیم بدیم اینه که با یه سیلی آبدار مهمونشون کنیم اگه گفت که چرا میزنی مگه نمیدونی درد داره؟!!!!!!!!!!!!!!! بهش میگیم کو دردی؟!!!!! مگه شما درد رو میبینی؟ مگه شما درد رو با حواس پنجگانه لمس می کنی؟ اگه دردی وجود داره پس باید طبق گفته شما با حواس پنجگانه لمس بشه!!!!! اما من درد شما رو با حواسم لمس نمیکنم پس دردی وجود نداره!!!!

نتیجه:

قرار نیست هر چه در این عالم هست فقط مادی باشه. بعضی مسائل و روابط هستند که وجود دارند اما قابل درک با حواس پنجگانه نیستند.پس چیزهایی در این عالم هستند که هستند اما ما آنها را نمی بینیم.

دلنوشت: خدا هست و او را عاشقانه و به دور از هر گونه ترسی عبادت می کنم.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۷/۰۸

نظرات  (۵)

۰۹ مهر ۹۴ ، ۰۹:۳۲ ❤منتـــظر المـهـدی❤
بسیاااااااارعالی.
پاسخ:
با سپاس از لطفتون
بنده در زمینه زیست شناسی تحقیقات و مطالعاتی خاص ندارم.

اما همینقدر می دانم که تمام سلول های عصبی ما با الکتریسینه فعالیت می کنند.

همین احساس درد یک عامل مدافع برای ماست. ضربه در واقع ضرری به ما نمی رساند. اما احساس درد حاصله هشداری است برای ما تا از بروز خطر جلوگیری کنیم. همین و بس.

از استلال بهتری استفاده کنید.
پاسخ:
اتفاقا شما با این توضیح استدلال بنده رو تکمیل کردید. زیرا همین درد حاصله ای که فرمودید که یک امر معنوی را ما درک می کنیم در حالی که با چشم مشاهده نمی شود.
پس به عقیده شما الکتریسیته هم معنوی است؟

موج های الکترومغناطیسی و گرانشی هم معنوی اند؟

من استدلال شما را کامل نکردم. شما بد برداشت کردید.
پاسخ:
من تخصصی در این مسئله ندارم که آیا الکترومغناطیس معنوی است یا خیر؟ اما به مثال هایی مانند احساس درد، اندیشیدن، محبت مادر به فرزند، علاقه انسان به علم و دانش، خود علم و دانش و... توجه کنید . تمام این موارد از امور معنوی محسوب می شوند اما یقین داریم که وجود دارند. در حالی که با چشم سر دیده نمی شوند.
خدمت شما عرض کنم که؛

1. امواج در حوزه فیزیک قرار می گیرند پس مادی اند.
2. احساس درد یک دلیل دارد و آن جریان الکتریکی در عصب هاست. جریان الکتریکی هم مادی است.
3. محبت مادر به فرزند قابل حس کردن است و نه دیدن. اما توسط هورمون ها و شواهد رفتار آن هارا درک می کنیم که این ها همه مادی اند.
4. علاقه های انسان و غیر هم که شما گفتید در ذهن ما شکل می گیرند که همگی اساس ذهنی دارند. اساس "ذهن" هم جسمی مادی است. پس ریشه ای مادی دارد.

فکر کنم شما به وجود روح هم اعتقاد دارید. نه؟
پاسخ:
منبع گزینه 2، 3 و 4 رو بیان کنید لطفا؟ با چه استدلالی بیان می کنید که دلیل احساس درد فقط و فقط جریان الکتریکی در عصب هاست.
بر چه اساسی بیان می کنید محبت مادر به فرزند به وسیله حواس پنجگانه درک می شود؟ بر چه اساسی بیان می کنید که توسط هورمون ها و شواهد رفتار آن ها را درک می کنیم؟ بر چه اساسی بیان میکنید که علاقه های انسان همگی اسا ذهنی دارند.
بنده با دلایل منطقی معتقد به وجود روح هستم. هر چند که بنای بر جدل و مغالطه ندارم. دوست عزیز اگر می خواهید استدلالتان محکم و منطقی باشد باید بحث برون مکتبی کنید نه اینکه بر اساس مبانی غرب و مادی که آموخته اید بحث کنید.
منابعی که من آن هارا پیدا کردم: (بسیاری از حرف هایی که ما میزنیم تحت شناخت های ماست. ما وقتی زبان عربی را یاد میگیریم منبع آن را حفظ نمی کنیم. پس بدیهی است که گاهی نتوانیم منبع ارائه کنیم.)

گزینه 2)

"درد تحریکی از ناسیسپتور در سیستم عصبی پیرامونی و یا آسیب یا خرابی سیستم عصبی مرکزی یا پیرامونی می‌باشد." {ویکی پدیا - درد}

گزینه 3)

"In fact, affection also has distinct physical effects – both for the receiver and the giver"
{ویکی پدیا - affection}

"Affectionate behavior may have evolved from parental nurturing behavior due to its associations with hormonal rewards"
{ویکی پدیا - affection}

گزینه 4) در مورد این گزینه هم توضیحات بالا صادق اند.

در مورد اینکه گفتید :
اگر می خواهید استدلالتان محکم و منطقی باشد باید بحث برون مکتبی کنید نه اینکه بر اساس مبانی غرب و مادی که آموخته اید بحث کنید.

بگویم که من نه کتب خاصی می خوانم و نه از مکتب خاصی پیروی می کنم. اصولا من فقط مکاتب را خیلی سطحی میشناسم.
اگر دیدید زمانی گفتم "بنا بر فلان مکتب..." بعد بیاید و من را محکوم کنید.

این شما هستید که از مکتب تشیع مایه می گذارید نه من که فقط حرف میزنم.
پاسخ:
اولا زبان نیاز به منبع ندارد زبان قالبی است برای ارائه محتوا
ثانیا گزینه هایی که بیان کرده اید همه ادعا است و خودشون نیازمند دلیل اند و شما برای هیچ کدومشون دلیل منطقی بیان نکردید
ثالثا از شما که اینقدر خوب بحث میکنید انتظار میره که برای استدلال خودتون از منابع معتبر استفاده کنید. به نظرتون ویکی پدیا منبع معتبریه؟ ویکی پدیا صرفا یک دانشنامه است و به عنوان سند معتبر محسوب نمیشه. اما به خاطر شما من از خود ویکی پدیا مطلبی رو ذکر می کنم:
عده دیگری هم می‌گویند که عشق وجود دارد و یک مفهوم انتزاعی صرف نیست، اما نمی‌توان آن را تعریف کرد و در واقع کمیتی معنوی و متافیزیک است. برخی از روان‌شناسان اعتقاد دارند که عشق عمل به عاریه سپردن «مرزهای خودی» یا «حب نفس» به دیگران است. عده‌ای هم سعی دارند عشق را از طریق جلوه‌های آن در زندگی امروزی تعریف نمایند.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی